جدول جو
جدول جو

معنی دنگ دانه - جستجوی لغت در جدول جو

دنگ دانه
(دَ نَ / نِ)
دنگ داله. رجوع به دنگ داله شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از دنگداله
تصویر دنگداله
آبی که در زمستان در سر ناودان یا در جای دیگر یخ بسته و آویزان شده باشد، دنگاله، درگاله، گلفهشنگ، گلفخشنگ
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بنگ دانه
تصویر بنگ دانه
بذرالبنج، گیاهی خودرو با گل های زرد رنگ و دانه هایی به شکل لوبیا که مصرف دارویی دارد، بنگدانه، ژوسکیام
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از رنگدانه
تصویر رنگدانه
مواد رنگین مختلف که به مواد دیگر رنگ می دهد، پیگمان
فرهنگ فارسی عمید
(نَ / نِ نَ / نِ)
قید تکرار:
اندک اندک بهم شود بسیار
دانه دانه است غله در انبار.
سعدی.
، یک یک. یکی یکی. مجزی به افراد جدا از یکدیگر: محبب، حبه حبه:
در پلۀ ترازوی اعمال عمرما
طاعات دانه دانه و عصیان تنگ تنگ.
سوزنی.
تیغ حصرم رنگ و بر وی دانه دانه چون عنب
پخت گردون زان عنب نقل و ز حصرم توتیا.
خاقانی
لغت نامه دهخدا
(مَ نَ / نِ)
یاختۀ جنسی نریا گامت نر که معمولاً پرتحرک است. هستۀ این یاخته بزرگ است و حرکت آن به وسیلۀ تاژک دمی انجام میشود. (فرهنگ اصطلاحات علمی)
لغت نامه دهخدا
(بَ نَ / نِ)
گیاهی است از تیره بادنجانیان که علفی و دوساله است. و ارتفاعش بین 40 تا 60 سانتی متر است و برگهایش پوشیده از کرک و چسبنده است. گل آذینش گرزن یکسویه و جام گلش نامنظم و زرد روشن است. و در روی آن خطوط ارغوانی رنگ دیده میشود. بوی گلش نامطبوع و متعفن است و گاهی بجای لکه های ارغوانی لکه های سیاه بر روی گل مشاهده میشود. این گیاه دارای مادۀ سمی بنام هیوسیامین میباشد که ماده ای است مخدر و مسکن. بنگ. بنج. علف تخم بنگ. گیاه بزرالبنج. سیکران. سکران. بذرالبنج. ازمایلوس. اقطفیت. اسقیراس. اجواین خراسانی. کیرجک. خادعهالرجال. خداعهالرجال. سوکران ارسطور. بنگ سیاه. (فرهنگ فارسی معین). اقسام آن:
- بنگ دانۀ بلوچستانی، گونه ای بنگ دانه که در هند و بلوچستان روید. بنگ بلوچستانی. سکران هندی.
- بنگ دانۀ زرد، گونه ای بنگ دانه که گلهایش زردرنگ است. تعداد این گونه بیشتر از سایر انواع است. بنگ زرد. سکران کبیر. سکران اصغر.
- بنگ دانۀ سفید، گونه ای بنگ دانه که گلهایش سفیدرنگ است. بنگ. بنج. بنگ سفید. اوسقوامس. بومرجوف. (فرهنگ فارسی معین) ، بوی خوش و ناخوش. ج، بنان. (منتهی الارب) (آنندراج) (بحرالجواهر) (ازاقرب الموارد). بوی خوش. ج، بنان. (مهذب الاسماء)
لغت نامه دهخدا
(دَ گِ / گَ لَ / لِ)
به معنی دنگاله است که یخ زیر ناودان و امثال آن باشد. (برهان) (از فرهنگ جهانگیری) (آنندراج). دنگاله و گلفهشنگ. (ناظم الاطباء) :
خلم از دماغ و بینی من تا به پشت پای
گشته ست دنگ داله ز سردی و از خمار.
؟ (از انجمن آرا).
رجوع به دنگاله و گلفهشنگ شود
لغت نامه دهخدا
گیاهی است از تیره بادنجانیان که علفی و دو ساله است و ارتفاعش بین 40 تا 60 سانتی متر است و برگهایش پوشیده ازکرک و چسبنده است. گل آذینش گرزن یکسویه و جام گلش نامنظم و زرد روشن است و در روی آن خطوط ارغوانی رنگ دیده میشود. بوی گلش نامطبوع و متعفن است و گاهی بجای لکه های ارغوانی لکه های سیاه بر روی گل مشاهده میشود. این گیاه دارای ماده ای سمی بنام هیوسیامین میباشد که ماده ایست مخدر و مسکن بنگ بنج علف تخم بنگ گیاه بزرالبنج بذرالبنج سکران سیکران ازمایلوس اقطفیت اسقیراس اجواین خراسانی کیرجک خادعه الرجال خداعه الرجال سو کران ارسطو بنگ سیاه. یا بنگ دانه بلوچستانی. گونه ای بنگ دانه که در هند و بلوچستان روید بنگ بلوچستانی سکران هندی. یا بنگ دانه زرد. گونه ای بنگ دانه که گلهایش زرد رنگ است. تعداد این گونه بیشتر از سایر انواع است بنگ زرد سکران کبیر سکران اصفر. یا بنگ دانه سفید. گونه ای بنگ دانه که گلهایش سفید رنگ است بنگ بنج بنگ سفید اوسقوامس بومرجوف
فرهنگ لغت هوشیار
آبی که در زمستان در بالای ناودان یا محلی دیگر یخ بسته آویزان گردد دنگداله گلفهشنگ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دنگ دنگ
تصویر دنگ دنگ
حکایت صوت کوفتن آهنی به آهن بزرگ دیگر و مانند آن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دانه دانه
تصویر دانه دانه
یکایک، یکی یکی، هر یک پس از دیگری
دانه دانه کردن: کنایه از پراکنده کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از رنگدانه
تصویر رنگدانه
Pigmentation
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از رنگدانه
تصویر رنگدانه
pigmentation
دیکشنری فارسی به فرانسوی
چاله ای که دنگ در آن فرو آیدچاله ای که شالی بعد از پوست کندن
فرهنگ گویش مازندرانی
صوتی که بر اثر برخورد دو جسم فلزی حاصل شود
فرهنگ گویش مازندرانی
تصویری از رنگدانه
تصویر رنگدانه
pigmentasi
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از رنگدانه
تصویر رنگدانه
การสร้างเม็ดสี
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از رنگدانه
تصویر رنگدانه
upigaji rangi
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از رنگدانه
تصویر رنگدانه
pigmentasyon
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از رنگدانه
تصویر رنگدانه
색소
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از رنگدانه
تصویر رنگدانه
色素沈着
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از رنگدانه
تصویر رنگدانه
פִּיגְמֶנְטַצְיָה
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از رنگدانه
تصویر رنگدانه
রঞ্জকতা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از رنگدانه
تصویر رنگدانه
пігментація
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از رنگدانه
تصویر رنگدانه
रंजकता
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از رنگدانه
تصویر رنگدانه
pigmentatie
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از رنگدانه
تصویر رنگدانه
pigmentación
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از رنگدانه
تصویر رنگدانه
pigmentazione
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از رنگدانه
تصویر رنگدانه
pigmentação
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از رنگدانه
تصویر رنگدانه
色素沉着
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از رنگدانه
تصویر رنگدانه
pigmentacja
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از رنگدانه
تصویر رنگدانه
Pigmentierung
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از رنگدانه
تصویر رنگدانه
пигментация
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از رنگدانه
تصویر رنگدانه
رنگت
دیکشنری فارسی به اردو